همهٔ رسانهها مخاطبان خود را به افزایش سواد رسانه ای تشویق میکنند. اما مفهوم واقعی و مسئولیت تبیین این مفهوم در جامعه بهعهده کیست؟ این مهم موضوعی است که در نشست نقد و بررسی کتاب سواد رسانهای و اطلاعاتی در مؤسسه همشهری، مورد واکاوی قرار گرفت.
سواد رسانهای رویکردی آموزشی در قرن بیستویکم محسوب میشود و تقریباً هیچکس در اهمیت آن تردید ندارد و افراد مختلف از گروههای متفاوت و از طیفهای فکری گوناگون، مدام بر اهمیت این بحث تأکید میکنند. همه رسانهها مخاطبان خود را به افزایش سواد رسانهای تشویق میکنند اما مفهوم واقعی و مسئولیت تبیین این مفهوم در جامعه بهعهده کیست؟ این مهم موضوعی است که در نشست نقد و بررسی کتاب سواد رسانهای و اطلاعاتی که در مؤسسه همشهری برگزار شد واکاوی شد. دکتر مسعود کوثری از صاحبنظران حوزه ارتباطات و استاد دانشگاه تهران در این زمینه مطالب قابلتأملی را در این نشست مطرح کرد.
بررسی پیشینه سواد رسانهای
مسعود کوثری در ابتدای این نشست با اشاره به پیشینه سواد رسانه گفت: «سواد رسانهای از دهه ۷۰ در کشور کانادا با بحث بر سر این موضوع که چگونه قدرت تمیز و نقد محتوای رسانهای را به کودکان آموزش دهیم شروع شد. بهاینترتیب نخستین گروه هدف سواد رسانهای کودکان و نوجوانان بودند که عمدتاً با تمرکز بر برنامههای تلویزیونی بود. این موضوع بهتدریج در کشورهای دیگر هم گسترش پیدا کرد. هدف اصلی هم این بود که این سواد به کمک مردم آمده و تشخیص بدهد که چه مطالبی دستکاری شده و حاوی شستوشوی مغزی است، با همین نگرش بحث سواد رسانهای وارد سیستم آموزش و پرورش کشور ما شده و مورد استقبال قرار گرفت. البته در کشور کارکرد سواد رسانهای تغییر کرد و بیشتر تأکید بر نقد رسانههای بیگانه بود. با همین رویکرد وارد کتابهای درسی دوره دبیرستان شد و بحث نقد رسانههای داخلی در آن مغفول واقع شد و فقط نقد رسانههای خارجی تدریس شد.»
وی افزود: «دایره سواد رسانهای بهتدریج گسترش پیدا کرد و سواد رسانهای دیجیتال یا سواد رسانهای اینترنتی با کلیدواژههای مختلف روی کار آمدند. البته در این کتاب از ۲ کلیدواژه سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی استفاده شده که بیشتر بر سواد اطلاعاتی تمرکز دارد.»
وی در ادامه، خوانش این کتاب را به گروه خاصی از جامعه پیشنهاد کرده و افزود: «این کتاب برای کسانی که قبلاً چند کتاب سواد رسانهای خوانده باشند مناسب است چون سطح بالاتری نسبت به کتابهای دانشگاهی و آموزشی دارند. از اینرو به برنامهریزان و سیاستگذاران این حوزه پیشنهاد میشود این کتاب را که سطح وسیعی از تحقیقات را در کشور سوئد منعکس کرده مطالعه کنند.»
اهتمام به پساحقیقت
بهگفته دکتر کوثری این کتاب یک وجه تمایزی نسبت به کتابهای مشابه در این زمینه دارد و آن اهتمام به موضوع «پساحقیقت» است. او با این مقدمه افزود: «پساحقیقت یک اصطلاح جدیدی است که از دوره ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا برجسته شد و کتابهای متعددی در این زمینه نوشته و به دایره شمول سواد رسانهای کشیده شد. با این مفهوم که با وجود انبوهی از اطلاعات درست و غلط، حقیقت چه میشود؟ چگونه میشود حقیقت را تشخیص داد؟ »
این استاد دانشگاه مصداقی عینی و به روز در زمینه پساحقیقت بیان کرد و گفت: «برای مثال در حوادث اخیر جنگ غزه، این خبر که اسرائیل بیمارستان الشفا را مورد هدف قرار داده و ادعاهای اسرائیل درباره زیرزمین بیمارستانها مورد بحث قرار گرفته است. مرز بین حقیقت (فکت) و باور از بین رفته است. همچنین مسئله «فیک نیوز» در دوره ترامپ باب شد و صدها کتاب در این زمینه نوشته شد.»
او در ادامه به مبحث تکنولوژی نوین و هوش مصنوعی اشاره کرده و گفت: «در این میان از ظهور هوش مصنوعی و روباتها هم نباید به سادگی گذر کنیم. تحقیقات مفصلی درخصوص روباتهای خبرساز صورت گرفته که به این آتش خبرسازیهای دروغین دامن میزند. در حال حاضر مرز بین باور و فکت(حقیقت) بسیار مبهم و تیره شده که بحث سیاسی کردن فکتها بیعلت نیست. همچنین نویسنده کتاب معتقد است ۴عنصر در آنچه موجب شکاف میان فکت و باور و بیثباتسازی اطلاعات شده دخیل است که این عناصر عبارتند از تکهتکه شدن اطلاعات توسط میلیونها کاربر، فردیسازی اطلاعات، احساسیسازی اطلاعات و اعتماد اجتماعی.»
تناقضهای پیش روی سواد رسانهای
این استاد دانشگاه در ادامه نقد و بررسی کتاب سواد رسانهای و اطلاعاتی به سر فصلهای اصلی کتاب که بر ۵تناقض اصلی در سواد رسانهای تأکید دارد اشاره کرده و گفت: «کتاب ۵ تناقض مسئولیتپذیری، هنجارگرایی، زمانمند بودن، اعتماد و بیطرفی را پیش میکشد تا بین تحقیقات سواد رسانهای و اطلاعاتی پل بزند. تصمیم نویسندگان برای تمرکز بر تناقضهای این عرصه ارائه تصویری شفاف از آن و نشان دادن چیزی است که بهتر یا متفاوت آموزش داده شود تا بتوان مفهومی را با زیرساختهای نوپدید تغییر داد یا اصلاح کرد.»
دکتر کوثری با اشاره به مبحث مسئولیت در سواد رسانهای افزود: «اینکه در سواد رسانهای کنترل بهدست دولتهاست یا خود مردم مورد بحث بوده و هست اما آنچه مفید و مؤثر بهنظر میرسد این است که ترکیبی از هر دو میتواند برای رشد و اعتلای یک جامعه مفید واقع شود.»
ناگفته نماند «سواد رسانهای و اطلاعاتی» به گفتوگوهای در حال انجام درباره کنترل دانش و روشهای مختلف دانستن کمک میکند. کتاب با این تحلیل پیش میرود که چرا سواد رسانهای و اطلاعاتی(MIL) به مثابه راهحلی برای رسیدگی به بحران اطلاعات امروز پیشنهاد شده است.
کتاب با به چالشکشیدن این نکته که چرا تصور میشود سواد رسانهای و اطلاعاتی اینقدرت را درون خود دارد، چند تناقض را که در درک مشترک از این سوادها گنجانده شده، پیش میکشد. نویسندگان کتاب خواننده را به سفری در حوزههای مختلف عمل و علم، تحقیق و سیاستگذاری، ازجمله کتابداری، مطالعات اطلاعاتی، تدریس و روزنامهنگاری، رسانه و ارتباطات و علوم آموزشی میبرد.
کوتاه درباره کتاب
کتاب «سواد رسانهای و اطلاعاتی» با عنوان فرعی «تناقضها و بحرانها» نوشته یوتا هایدر و اولاف سوندین با ترجمه مشرک لیلا نیرومند و مهدی فروتن به تازگی از سوی انتشارات همشهری به ویترین کتابفروشیها راه یافته است.